نتایج جستجوی عبارت «مدرسه راهنمایی شهید آیت الله بهشتی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه آزاده و جانباز عبدالله زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالله زارعی فرزند خانی، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام روستای خواجه جمالی بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان وقار خواجه جمالی با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی شهید موسوی ( دکتر فاطمی سابق ) ثبت نام نمود و این دوران را نیز با موفقیت چشمگیری پشت سر گذاشت. در سال 1365 عازم میادین نبرد شده و در عملیات کربلای 5 بعنوان امدادگر...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید باقر نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید باقر نگهداری »
سال 1343 در روستای حسن‌آباد کوشکک، در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز، پسری متولد شد که اورا باقر نامیدند. دوران کودکی را در دامان پدر و مادری مؤمن و پرهیزگار تربیت و با احکام نورانی اسلام آشنایی پیدا کرد. از سن هفت سالگی، تحصیلات ابتدائی خود را در روستای حسن‌آباد کوشکک آغاز کرد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. به دلیل اینکه علاقه فراوانی به ادامه تحصیل داشت و با وجود اینکه در روستای حسن‌آباد مدرسه...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد حسین امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
کوچه و باغهای روستای کوشکک از عطر دل‌انگیز گلهای بهاری معطر شده بود که غنچه وجود محمد حسین در میان خانواده متدین خود در تاریخ 1343/1/20 شکوفا شد. دوران کودکی را در دامن مادری مسلمان و عاشق اسلام سپری کرد. در سن 7 سالگی در دبستان شهاب مشغول به تحصیل شد و دوره پنج ساله ابتدائی را با موفقیت پشت سر گذاشت. استعداد و علاقه فراوان وی به فراگیری علم، اورا به مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک کشاند. دوره...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
عطر دل‌انگیز غنچه وجود غلامرضا، اولین روز از اسفندماه سال ۱۳۴۲، در یک روز سرد زمستانی در روستای کوشکک و در فضای خانه‌ای که با نور حق روشن بود پراکنده شد. دوران طفولیت را در آغوش گرم خانواده گذراند. هفت‌ساله بود که راهی دبستان شهاب شد و دوره ابتدایی را با نمرات عالی پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد آغاز و به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آباده طشک مهاجرت کرد و در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند                                به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بی‌کرانه آسمان‌ها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنون‌صفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نی‌ریز و در میان خانواده‌ای...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مهرگان لشنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مهرگان، ۱۳۵۰/۳/۲۰ در آباده طشک نی‌ریز، با آغاز زندگی، شادی و سرور را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آورد. پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد مدرسه شد و با موفقیت دوره ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیت‌الله طالقانی آباده آغاز کرد. فروردین‌ماه سال ۱۳۶۷ با شور و علاقه‌ای خاص به‌سوی میدان‌ها نبرد حق علیه باطل رفت و پس از دو ماه نبرد دلاورانه، ۱۳۶۷/۳/۲۲ در عملیات بیت‌المقدس...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ناصر سرچهانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ناصر سرچهاني »
ناصر سال1341 در روستای مروشکان سرچهان در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود و با تربیت اسلامی ناصر دین شد. دوران کودکی را در فضای زیبا و با صفای روستا سپری و تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی و راهنمایی با موفقیت پشت سرگذاشت. برای ادامه تحصیل به همراه پدر و مادر پیر خود به آباده طشک مهاجرت کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیت‌الله طالقانی با شور و شعف فراوان آغاز و مشغول ادامه تحصیل گردید. سال...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید دکتر سید محمد ابراهیم فقیهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد دکتر سيد محمد ابراهيم فقيهي »
رسم جانبازی و محبت را از اسماعیل آموخته بود و برای اثبات وفاداری سر را هدیه به درگاه دوست برد و در منای عشق بر پیمان الستی پای فشرد. در روز سوم دی ماه سال 1326 وقتی غنچه ‌وجودش در خانه یکی از سادات علوی شهرستان نی‌ریز شکفته شد، پدرش به عشق حضرت مصطفی(ص) وبا الگو شمردن بت‌شکنی خلیل‌الله، اورا محمد ابراهیم نامید. در کنار خانواده از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و محبت اهل‌بیت(س) آشنا شد. تحصیلات...
خاطره ای از شهید فیروزی
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای الله مراد مقصودی خاطره‌ای از شهید خاکباز فیروزی از رزمندگان عزیز روستای خواجه جمالی نقل می‌کند: ایشان نیروی بسیار زرنگ و خوبی بود‌، موقعی بلند شد تا با آر‌پی‌جی به تانک دشمن حمله کند‌، تیر به بازویش خورد و مجروح شد‌، من به سراغش رفتم‌، دیدم به گونی‌های سنگر تکیه داده و دارد گریه می‌کند‌. با او شوخی کردم‌، گفتم: عجب رزمنده‌ای، حالا آمده‌ای بجنگی‌؟! تو که با یک تیر داری گریه می کنی‌، پس چطور می‌خواهی از...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...